رژیم در  ماه  مبارک رمضون :

برای سحری  :   شام و صبحانه رو سحر میخوریم .به جون من اگه کسی املت اسپانیایی  که دستورش رو گذاشتم بخوره محاله تا خود فردا ظهرش گشنه اش بشه هر چی دوست داشتین سبزی خوردن نوش جان کنید.زیاد چایی نخورین چون کله سحر باید برین دسشویی و همه مایعات رو یکدفعه از دست میدین.آبی که تو سالاد(بدون سس) و سبزی خوردن و میوه هست کم کم وارد بافت ها میشه و بدنتون رو دچار کم آبی نمیکنه. خرما موقع سحر فراموش نشه.پس شام و صبحانه رو میزاریم واسه سحر میخوریم.

دستور یه سس خیلی خوشمزه واسه سالاد:

آب یک عد لیمو ترش تازه رو میگیرین(عمرا اگه ابلیموهای بازار مزه این سس رو به این خوبی بکنه) +یک قاشق ماست+  فلفل سیاه(این یکی بد مصب خیلی سالاد رو با حال میکنه) ـ یه قاشق از آب نمکی که تو شیشه  زیتون های آماده هست(من زیتون شور رو خیلی دوست دارم!)+ یک عدد چنگال که خوب مواد رو به هم بزنه.تازه من زیتون رو حلقه حلقه میکنم و توی این سس میریزم چون کالری یه دونه زیتون سبز زیاد نیست.بعد همه رو وروی سالاد میریزین. دیشب شاخ هام در اومد وقتی علی گفت که چه سالاد خوشمزه ای!!چه سسی!!! چون ایشون یه مایونز خور حرفه ای هستن!

برای افطار :   ناهار  رو میخورید. .شام باید با فاصله از افطار خورده بشه.افطار رو با اب ولرم باز کنین.تو رو خدا زولبیا و بامیه لب نزنین که هر چی بدبختی میکشیم از دست همین هاست!! سوپ و آش فراوون هم رژیمتون رو به باد میده! شما مثلا میتونین  با شیرصبحانه و همون مقدار شکری که مجازین بخورین  و یه ذره  آرد (چون کالریش بالاست لامصب!)فرنی درست کنین و پنیر و گردو و سبزی و  نون و چایی شیرین وچیزای کم کالری بخورین. آب رو حتما نیم ساعت بعدش بخورید و حدودا یه ساعت بعد از افطار شام بخورین. اگه هم خواستین کمی دیرتر . آب زیادی باید تو ماه رمضون به بدنتون برسونین که فاصله افطار تا سحر میتونین به شکموتون آب ببندین.فقط  تو رختخواب قاشق به دهن نرید که با شکم پر  خوابیدن خیلی خطرناکه تو رژیم.من خودم با همین صبحانه ای که دارم سیر میشم.شماها هر جور میدونین انجام بدین فقط یادتون باشه پر کالری ترین وعده روز یعنی ناهار رو بذارین واسه افطار.چون قند خون اومده پایین هر چی زیاد تر از رژیمتون  بخورین سریع چربی میشه و ذخیره میشه پس کربوهیدرات مثل نو ن رو کمتر میخوریم و به جاش سالاد و سبزی و ... میخوریم.البته اگه شامتون رو هم خوردین  فقط یادتون باشه بعد از افطار ووقتی سریال های مزخرف تلویزیون تموم شد حتما یه پیاده روی برین. راستی میدونستین میگن پیاده روی آخر شب خیلی تاثیری تو لاغر شدن نداره چون همون اول صبح شما باید موتورتون رو روشن کنین و بدن متابولیسم و سوخت و ساز خودش رو با صبحانه مفصل رژیم شروع میکنه و یک ساعت بعد از صبحانه شما میتونین ورزش رو شروع کنین و تا یک ساعت بعد از ورزش اصلا چیزی جز آب نخورین که همهش بر میگرده!!مثل این میمونه که بخواین بعد از یک روز سخت کاری بریم مهمونی.نه تنها حالی نمیبرین بلکه بیشتر باعث خستگیتون میشه. راستی اگه کم تر از حد لازم بخورین(مثلا فک کنین غذام رو نصف کنم تا زودتر باربی بشم!۱!! نه تنها لاغر نمیشین که بدنتون میترسه و   چربی هاش رو  ذخیره میکنه واسه روز مباداش و وزن به مدت طولانی ثابت میمونه و پدر اعصاب و روان رژیم گیرنده محترم رو درمیاره.پس ایمان بیارید که خیک گنده تون با همین چیزا هم سیر میشه و فراموش نکنیم روزی که پر خوری میکردیم باید فکر این مصیبت ها و دندون رو جیگر گذاشتن ها رو میکردیم و حالا یه خورده غذاب نخوردن میکشیم ولی بعد که لاغر و ایده ال شدیم میتونین تا دو برابر این رژیم چیز بخوریم.ولی تا آخر عمر حق نداریم خودمون رو با غذا خفه کنیم!

ساعت ۱۰ شب :  دو نوبت میوه داشتیم که هر دو تا رو ساعت ۱۰ میل میکنیم و چایی و خرماهای بین روز رو هم بذارین فاصله بین افطار تا ۱۰ شب که بیکار هم نباشین.

برام جالبه که دیروز روزه گرفتم (اونم بدون سحری چون حالش نبود!!)ولی اصلا گرسنه ام نشد و موقع افطار اینا رو خوردم: یه چایی شیرین- یه کف دست نون- کمی پنیر -سه تا گردو-  و یه خورده  بعد ترش هم ۵ قاشق عدس  پلو با یه  تیکه مرغ فری !!و البته با مرغش یه خورده دیگه نون هم دلم خواست که خوردم و شب اصلا میل به شام نداشتم.!!! شما چرا این آخری رو باور کردین!؟

حالا میرسیم به  دیشب من : پس از مقادیری زیاد پیاده روی در نمایشگاه به درد نخور پاییزه  رفتیم خونه مامان اینا مامان رو برسونیم که با اصرار رفتیم داخل!! حالا تصور کنین بابایی یه ته چینی تو پلو پز درست کرده بود که بوش تا ۵ تا خونه ان ور تر هم میرفت..با ته دیگ سیب زمینی.خوراک لوبیا که عشق علی هم هست بغلش بود.خلاصه اینا آماده شدن شام بخورن و من کماکان خودم رو نگه میداشتم و اصلا به سفره اشون نیگاه هم نمیکردم.اما دماغم رو که نمیشد گل بگیرم!!مامان هم هی اصرار که حالا بیا یه کم بخور نمیمیری مادر!!! بنده خدا فک کرده من دارم رژیم چاقی میگیرم  و از لاغری دارم میمیرم.خلاصه در آخرین ثانیه هایی که داشتن بساط شام رو جمع میکردند من از رو مبل پریدم پایین و اعلام آمادگی کردم !! تو اون لحظه چشمام هیچ جارو نمیدید و اصلا دمبه های خوشگلم رو  بیخیال شدم!! چیه؟ فک کردین به سبک قبایل آدم خوار حمله کردم به غذا؟ فک کردین پا روی وجدانم گذاشتم و در حالیکه همتون منتظر یک گرم کاهش دمبه من هستین در کمال بی معرفتی خوردمشون؟!! دیدین همتون اشتباه کردیم.من فقط یه تیکه ته دیگ برنجی برشته و کم روغن رو برداشتم و روش یه کم از خوراک لوبیا های معرکه مامان رو وریختم و خوردم و لب هم بع دوغ و نوشابه نزدم و با دلی آسوده و خیالی مطمئن!! خونه مامان رو ترک کردم.چون اخلاق گند خودم رو میشناسم که اگه نمیخوردم همین امروز میرفتم تو آشپزخونه و یه پاتیل خوراک لوبیا درست میکردم و شکل لوبیا میشدم اونوقت!!

پ.ن. جهت مقلدان صمیم بانو باربی:

هورا!!!!!!!!  آخ جون!خدایا شکرت! ماماننننننننن!!من یک کیلوی دیگه کم کردم و رسما داره میشه ۵ / ۵ کیلو کاهش وزن...... هی روزهای سیاه  ۱۰۵ کیلویی .....خداحافظ!!!(آدم یاد مرحوم هایده میفته )

پ.ن. دوم : اینم یه مدل رژیمی که دکتر کرمانی به یه نفر داده.یا طرف بالای ۱۲۰ کیلو بوده یا در سن رشد و یا مادر شیر ده بوده.چون مقداراش خیلی زیاده .فقط خواستم مدل شنبه یکشنبه اش رو ببینین.http://solmaz.persiangig.com/rezhim.jpg

 راستی چرا کسی دیگه اینجا با من همراهی نمیکنه و حداقل یه نظر خشک خالی واسه یه أدم حساسسسسسس رژیمی نمی ذاره؟!!!